شب ساعت ابری مرا داد به تو
افتاد نگاه خسته ی باد به تو
باران زد و خیس شد تن خاطره ها
باران زد و باز یادم افتاد به تو
۲) دست همه سنگ طعنه و صد رنگی ست
سهم من و تو :شکستگی،دلتنگی ست
ای دل ،قدم خیال بر می داری
برگرد ،که خانه ی خدا هم سنگی ست
۳) هر بار کنار بسترم می آمد
انگار که عرش در برم می آمد
هر شب به خدایی خدا ،می دیدم
کعبه به طواف مادرم می آمد