سه ترون تنها
سه ترون بی کس
سه ترون به ترنه ترنه ی بلوط هایت
که ما با خاطراتمان مانده ایم و
تو همچنان که ایستادی
پادررکاب آفتابی و در بردابرد آسماری و شیرکوه
چه سوزها که از سینه پرداختی
و سایه سار نسارت
سفیدپای دربنددماونداست و زردکوه
سه ترون تنها
سه ترون بی کس
چها به دوستی
نخواستم که بشکنی
و ایستادی به قامت خویش
و از آسمان قواره کردی
و از ابر تا
برهنگی را در
کمند شولا در پیچی و شبگار جلوه کنی
بی هیچ
بی هیچ
که بنمایی نشانه ای
ولی نه
به آب بیدت سوگند
که هرگز
به پاکی ات برنخاست ترنمی
که این چنین قلبت جوشان است و پاک
و سالیان سال است می رویی
سه ترون تنها
سه ترون بی کس
به جان بن بست هایت
که چون من گرفته ای و…
نمی جنبی
که کوه ها رهین صلابت اند
و از نجنبیدن مرده اند
به پاس نجابت لالی
و قرن ها را به خواب می بینند و بیدارند
نه من
که دیرسالی است
بلوط و کلخنگ نمی خوانند
چون تو با دارکوب ها
که می گفتی سنگ بر سنگ فرو می ریخت
و سایه ها
به هررررست زمین آفتاب می شدند
سه ترون تنها
سه ترون بی کس
به تنگدلی بگذشت
کوهسار
که آسمان لرزید و
سنگ جاری شد
رهاکن رها
تا تا شویم و
تاسه بگشاییم
و اینک نفس،
به شوره نشست
و جای دوستان خالی
سه ترون تنها
سه ترون بی کس
بنه میر از تمام ایرانش
به تو دل بسته است
که می داند
تو بی قرار چشمه سار و سیلابی
و «هر وقت خوش که دست دهد» می شوری
نه چشم داشتی به دشت
نه انتظاری برای باریدن
که ابرهای سترون
به یمن دیدارت
آبستن باد و بارانند
سه ترون تنها
سه ترون بی کس
کنارها می دانند
که سور سوری و سیسنبر
به خوان دامن نازت کشیده است
سبدسبدستاره ها
همین حوالی گردنه هایت روییدند
و کبک های عاشق
رسیدن شقایق را
به قهقهه نشسته اند
سه ترون تنها
سه ترون بی کس
سه ترون=سترون: کوهی در شمال خوزستان و در نزدیکی شهرستان لالی در منطقه بنه میر