همواره و در تمامی آیین ها و ملل کارگزارانی هستند که با تقبل برخی مسئولیت های انتصابی از سوی حکمرانان در راستای خدمت و انجام ماموریت های مختلف تعیین می شوند به نحوی که در صورت شایستگی در انجام وظایف ارتقا و در صورت عدم توانایی تنزل پیدا می کنند .
یکی از عواملی که در میان مدیران و کارگزاران با غفلت خطرناکی همراه بوده است عدم توجه به پرورش مدیران توانمند و موفق در مجموعه های مختلف بوده است به طوری که بسیاری از مدیران میانی و کلی پس از گذشت سال ها نه تنها جانشین خوبی برای خود تدارک ندیده اند بلکه از آن بدتر فرصت ها و میدان عمل را برای نیروهای جدید و تازه نفس برای عرض اندام تنگ کرده و آن ها را با قدرتی که دارند از دایره رقابتی بیرون می اندازند .
پیر شدن سن مدیران و مسئولان و جابجایی متعدد از مسئولیتی به مسئولیتی به دور از بازنشسته شدن ، در موارد متعدد و فراوانی موجب شده نه تنها انرژی و انگیزه جدیدی از سوی نیروهای توانمند به یک مجموعه تزریق نشود بلکه زمینه و فرصت برای حضور نخبگان و نیروهای توانمند نیز از دست برود .
فارغ از این مسائل کلی که بر همگان آشکار و مبرهن است موضوع بحث و نوشته ما خطاب به مدیرانی است که در شهر و استان مسئولیت می گیرند .
شاید در یک شهر کوچک مانند لالی که نمونه ای از سیستم بزرگتری است بتوان به صورت مصداقی تر و عینی تری این معضل و ضعف را بررسی کرد در حالی که در همین شهر کوچک هم این مسائل مورد تایید اکثریت قشر باسواد و اداری می باشد .
نه به گواه نویسنده بلکه با یک بررسی میدانی و نظر سنجی عمومی در سطح شهر به صورت کلی از افرادی که در مسائل اجتماعی و سیاسی صاحب نظر هستند در خصوص انتصاب های دولتی بررسی به عمل آید و این بررسی با مقایسه از مسئولان فعلی ، قبلی و قبلی تر ها انجام شود صحت این مدعا بیشتر مشخص خواهد شد که نه به صورت کلی بلکه در اکثر موارد (فارغ از موارد استثنایی که وجود دارد) مدیر و مسئول جدیدی که سکاندار یک نهاد و دستگاه اداری می شد به مراتب از نفر قبل از خود ضعیف تر و از نفرات قبل تر نیز دارای ضعف شدیدتری می بود .
این ضعیف بودن علی رغم این که محدود به شهرستان نمی شود و به استان و حتی به کلیت سیستم یک نهاد دولتی مربوط می شود به همان دلیلی است که مدیران تمامیت خواه فرصتی برای پرورش جانشین مناسب و تزریق نیروهای کارآمد به یک مجموعه را نمی دادند و از ترس از دست دادن منافع خود ، آینده یک نهاد و دستگاه را از شکوفایی توسط نخبگان و نیروهای جوان محروم می کردند ؛ درست مانند پادشاهانی که از ترس شورش شاهزادگان و از دست دادن تاج و تخت اقدام به از بین بردن مخالفان خود اعم از ضعیف و توانمند می کرده که در نهایت موجب خالی ماندن کشور از افراد توانمند ، دلسوز و کارآمد می شدند .
وجود فساد های اداری فراوان ، عدم نتیجه گرفتن از سیستم مدیریتی برخی مسئولان ناکارآمد که بخشی از دلایل پنهان عوامل اعتراضات اخیر مردم نیز می باشد می بایست با کنار گذاشتن تعارفات و اقدامات قاطع دستگاه های دولتی اصلاح و زمینه رشد و ارتقا در نهادهای دولتی و حاکمیتی صرفا برای افرادی باز و تسهیل شود که از نظر عملکردی توانمند و از نظر پاکی ، امین و مورد اعتماد مردم باشند به نحوی که با تحقق این موضوع رضایت اجتماعی افزایش یافته و خدمات اجتماعی به مردم نیز بهبود می یابد.