جاده ها یکی از مهمترین مولفه های پیشرفت و توسعه یافتگی یک منطقه هستند موضوعی که متاسفانه آنچنان که باید و شاید در شهرستان لالی مورد توجه قرار نگرفته است به طوری که اکنون احداث و استانداردسازی جاده ها به یکی از مطالبات اساسی مردم لالی تبدیل شده است. باید گفت شاید اگر سد گتوند هم نبود مردم لالی هنوز بایستی از پیچ و خم های متعدد و خطرناک جاده ی قدیم و غیراستاندارد به سمت اهواز و مسجدسلیمان و… تردد می کردند.
یکی از این مطالبات دیرینه و به حق مردم لالی احداث جاده لالی به الیگودرز است که از ۱۵ سال قبل تاکنون هر از گاهی در فضای رسانه ای به آن پرداخته می شود و هر چند نامه نگاری ها و پیگیری هایی در ادوار مختلف در این زمینه صورت گرفته است و جای تشکر دارد اما آنچه اکنون مشاهده می شود پروژه ای است که در همان حد حرف و نامه نگاری باقی مانده و عزمی عملی برای تحقق آن صورت نگرفته است.
این روزها و بعد از گزارش خبری شبکه ی لرستان و عنوان نمودن جاده ی الیگودرزمسجدسلیمان موجی از نگرانی و اعتراض مردم از عدم نام بردن این جاده با عنوان الیگودرزلالی را به دنبال داشت و البته برخی آدرس ها ، تحلیل ها و کلیپ های دست کاری شده با احتمال جوسازی تعمدی جهت تحریک مردم و موج سواری با برخی اهداف خاص را نیز به همراه داشته است.
ازیکسو عده ای با استناد به چند نامه دکتر امیدوار رضایی نماینده وقت مجلس و حرف های شفاهی و کلی محسن رضایی که احداث جاده لالی الیگودرز در زمان هاشمی رفسنجانی نیز مطرح بود و کلیپ تقطیع شده ی صحبت های علیرضا ورناصری در نشست خبری با اصحاب رسانه ی لالی و نیز نقشه مصوب مطالعاتی این جاده از الیگودرز به لالی و مقایسه آن با گزارش خبری شبکه لرستان بر این باور شدند که مسیر جاده لالی به الیگودرز به الیگودرز به اندیکا در حال تغییر است .
در مقابل و #ازسویدیگر گفته می شود که آنچه در خصوص جاده الیگودرز_مسجدسلیمان در فضای رسانه ای لرستان و الیگودرز مطرح شده است نقطه ای به نام بزنوید به سمت منطقه لبد که در سراشیبی تاراز و در حوزه استحفاظی استان چهارمحال و بختیاری است و یک جاده ی فرعی است و این مسئله ارتباطی به استان خوزستان ندارد و هیچگونه صرفه ی اقتصادی برای سرمایه‌گذاری در این جاده به جهت هزینه های بسیار بالای آن و دور شدن مسیر در مقایسه با طرح موسوم به لالی به الیگودرز وجود ندارد و این پروژه یعنی پروژه الیگودرز به بزنوید به جهت دسترسی به سه سد در حوزه استان لرستان و در مرز با چهارمحال بختیاری ایجاد شده است و موضوع این گزارش و موارد متعدد دیگر به جهت دسترسی مناطق هم مرز با استان چهارمحال و بختیاری در قالب یک جاده فرعی از منطقه بزنوید به سمت سد لیرو و منطقه لبد و بعد از آن جاده تاراز به بازفت ایجاد شده است. کاری که در حوزه الیگودرز برای اتصال جاده بزنوید به منطقه لب در چهارمحال و بختیاری است و هیچگونه جاده جدیدی دیگری ایجاد نشده است فقط اتصال نقطه بزنوید به لبد انجام شده و جاده بازفت که سالها پیش احداث شده است و هیچ ارتباطی با این موضوع ندارد و اساسا کدام انسان عاقل برای رفتن به الیگودرز از اهواز و دزفول و مناطق دیگر استان جاده پل زال را رها میکند و در جاده بسیار خطرناک بازفت و با فاصله طولانی تر را انتخاب می کند. این افراد معتقدند که موضوع جاده اهواز ، لالی ، الیگودرز و تهران به عنوان یک طرح استراتژیک و کوتاه ترین مسیر جنوب کشور به تهران مطرح شده است البته سالها این موضوع در قالب مطالبه و نامه نگاری از سوی مسئولین محلی و نمایندگان و مسئولین استانی با مسئولین مختلف کشوری انجام شده است ولی در قاموس برنامه و بودجه کشور هیچگونه ردیف اعتباری چه برای مطالعات اولیه و چه ساخت آن وجود نداشته است و امسال با پیگیری نماینده مجلس طرح مطالعات آن از طریق کمیسیون تلفیق بودجه ۱۴۰۱ ردیف اعتباری گرفته است.
مدتی است نظرات ، مستندات و تحلیل های صورت گرفته در این زمینه در فضای رسانه ای را دنبال کرده ایم و باید اذعان کرد که آنچه از اقدامات سالیان متمادی برای احداث جاده لالی به الیگودرز تاکنون مشاهده شده است برخی نامه نگاری ها و اظهارات کلی و شفاهی برخی مسئولین کشوری و محلی و نمایندگان مجلس بوده است و تاکنون ردی در برنامه و بودجه و ردیف اعتباری برای احداث جاده لالیالیگودرز حتی در مرحله ی مطالعات اولیه مشاهده نشده است و یا حداقل خبر یا سند رسمی در این زمینه منتشر نشده است و #سکوتنمایندگان_ادوار حوزه ی انتخابیه نیز مزید بر علت است.
جالب است بدانیم اگر اکنون طرح مطالعاتی آن در بودجه ۱۴۰۱ قرار گرفته است پس برخی نامه نگاری ها که از مطالعات این پروژه در سالیان بسیار دور می گویند چیست ؟ مگر نه اینکه اسناد آن باید در وزارت راه و اداره کل راه و شهرسازی موجود باشند ؟
آیا وزارت راه برای یک طرح دو بار هزینه مطالعات انجام می دهد ؟ آیا طرح مطالعاتی جاده لالیالیگودرز و جاده ی دسترسی باباروزبهاناحمدفداله که در گفته شده است در بودجه ۱۴۰۱ دارای ردیف اعتباری و ماده ۲۳ شده است اساساً دو مقوله ی جدا از هم هستند و حق با هر دو گروه است؟
متاسفانه باید اذعان کرد که تاکنون بر مبنای مستندات منتشر شده و علیرغم همه پیگیری های صورت گرفته در ادوار مختلف آنچه تاکنون مشاهده شده است احتمالاً جز مطالعات صفر چیز دیگری به عنوان طرح مطالعاتی جامع فاز ۱ یافت نشده است و آنچه موجود است گمانه زنی ها و اظهارات ی شفاهی و کلی و نقشه مطالعات مهندسی مقدماتی پیشنهاد شده است.
اکنون احداث جاده لالی به الیگودرز باید در سطح ملی مورد توجه قرار گیرد که با توجه به بزرگی این پروژه و وضعیت اقتصادی دولت و وجود دو جاده ی ایذه و اندیمشک کار را بسیار مشکل خواهد کرد و جاده بزنوید از یک مسیر و جاده ی باباروزبهان از مسیر دیگر جاده های دسترسی خواهند بود.
اگر برای احداث جاده لالی به الیگودرز مطالعات آن در این سالیان صورت نگرفته است پس چه کسانی و با چه هدفی و چرا سال هاست آن را وارد ادبیات مردم کرده اند تا اکنون به یکی از مطالبات جدی آنان تبدیل شود ؟
اینکه افرادی تا زمانی که مسئولیت داشتند و فریادشان و قلمشان و آگاهی دادنشان میسر بود سکوت کرده اند و خود بخشی از وضع موجودند اما اکنون فریاد وامظلوما سر می دهند را نیز به فال نیک می گیریم که ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است حتی در فصول نزدیک به انتخابات
در پایان باید گفت مطالبه گری مردم لالی در زمینه احداث جاده ی لالی به الیگودرز به حق و یک امر حیاتی و ضروری برای منطقه و کشور است و توجه ویژه دولت و مجلس را به این پروژه در سطح ملی می طلبد اما باید مراقب و هوشیار بود تا آدرس های غلط ما را به سیاهی لشگر و پیاده نظام اغراض و اهداف برخی جریان ها و گروه ها تبدیل نکند و مطالبات مردم محروم و مظلوم لالی به ابزارهای انتخاباتی جریان مستقر و جریان های رقیب قرار نگیرد.
