در لایه هایی از خود و من ،باز هم منم
گویا در اندرون خودم ،دور می زنم
من کیستم!؟ ترانه ای از آسمان دور
پیراهنی ز خاک زمین است بر تنم
با من کسی درون خودم می کند نگاه
گاهی رفیق راه بود ،گاه دشمنم
هر واژه ای نشانه گر قصه ی من است
تا بنگرد جهان خدا ،طرح روشنم
ای آفتاب بر شب انسان سلام کن
یعنی:فدای دور شما ،دور می زنم
ای راویان قصه ی همداستان من
ای شاعر قصیده ی پرواز کردنم
شعری بگو به تردی معنا نشین من
تا در فضای شعر خودم پرتو افکنم
آلوده ام به خاک گنهکار این زمین
این خاک را به عشق بشویید از تنم
تا کودکان کوچه ی فردا که می رسند
در خود مرا دوباره ببینند ،این منم
افسانه خوان کودکی ام را نیاز نیست
ثابت کنم ،که پیش خدا ،پاک دامنم
امنیت وجود خودم ،از من آمده است
یعنی درونِ خویشتنِ خویش ،ایمنم
بیوگرافی عبدالرضا قناد دزفولی
عبدالرضا قناد دزفولی سال ۱۳۱۶ در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پس از گذراندن دوره راهنمایی وارد حوزه علمیه شد و چند سال بعد تحصیل در دوره دبیرستان و مقاطع دانشگاهی را شروع کرد. در دوره کارشناسی جامعهشناسی درس خوانده و تخصصش را در مدیریت برنامهریزی گرفت.
در سن ۱۴ سالگی اولین شعرش را در وصف علی اصغر (ع) گفت و شبی در خواب با شنیدن بیت “از زخم باده گشت چو مخمور میگسار/ زد پا بر آن چه بود بود بود روزگار” از زبان امام سجاد (ع) به سرودن شعر مرثیهای پرداخت. در سال ۱۳۳۴ برای اولین بار شعرش را در نشریه امید ایران به چاپ رساند. به رغم تخصصی که از تحصیلات آکادمیک خود گرفته به فلسفه، روانشناسی و ریاضی علاقهمند است و زمانی هم به فراگیری موسیقی گروید.
از این شاعر پیشکسوت مجموعه شعرهای “زیر شاخههای زیتون” در دو جلد و در قالب شعر آزاد، “زیر شاخههای کاج” در دو جلد و شامل شعرهایی که نه غزلاند و نه آزاد مثل مثنوی و چارپاره و رباعیات و اشعاری که فضای غزل را دارند و “زیر شاخههای نخل” باز در دو جلد آماده چاپ است. همچنین مجموعه شعر “بانوی هزار آیینه” این شاعر به زودی منتشر میشود.
از او دستنوشتههایی در زمینه جامعهشناسی کاربردی عشایر، جامعهشناسی حقوق خانواده در ایران، بررسی شاهنامه فردوسی و پدیدهشناسی به جا مانده است.
قناد دزفولی، که بازنشسته استانداری خوزستان بود، چند سالی مبتلا به سرطان حنجره بود و یک عمل جراحی موفق هم در این زمینه داشت.