اُفت تحصیلی موضوعی جهانی است که اختصاص به منطقه خاصی ندارد و در همه مجموعه های آموزشی در سراسر جهان با درصدهای متفاوت به چشم آمده و در کلیّت آن برای تمامی سیستم های آموزشی جای تردید نیست.
آنچه اُفتِ تحصیلی در نظام های آموزشی گوناگون را از یکدیگر متمایز می سازد میزان اُفت تحصیلی نسبت به کل جامعه هدف آن نظام آموزشی و مؤلفه های موثر در اُفت تحصیلی در یک سیستم آموزشی نسبت به سایر سیستم های آموزشی است.
وجود اُفت تحصیلی در جوامع آموزشی علاوه بر ایجاد آسیب های علمی و تربیتی یکی از مؤلفه های پدیدار شدن اقتصاد ناکارآمد و کاتالیزور اصلی جریان غیر تولیدی و مصرفی در اقتصاد است.
آسیب شناسی اُفت تحصیلی دانش آموزان از مهمترین برنامه های پیش روی برنامه ریزان یک مجموعه آموزشی است که قصد دارند سیستم آموزشی خود را در مسیر رشد و تعالی قرار دهند.
پس از آسیب شناسی اُفت تحصیلی نخستین مرحله در حل و رفع این معضل شناسایی عوامل دخیل در این پدیده و سپس بومی سازی فاکتورها بر اساس شرایط منطقه یا آموزشگاه هدف و مورد نظر می باشد. در ادامه، و در بررسی هایی که نگارنده انجام داده است هفت عامل دخیل و کمتر معرفی شده در اُفت تحصیلی، معرفی می گردند. این شاخصه ها عبارتند از:
الف – “عدم تخصیص اعتبارات و تجهیزات آموزشی متناسب با تعداد فراگیران جهت ایجاد محیط های دارای بستر مناسب آموزشی”
مرجع تخصیص اعتبارات و تجهیزات به واحدهای های آموزشی در نظام های مختلف آموزشی ممکن است متفاوت باشد. آنچه مهم است تخصیص متناسب اعتبارات و تجهیزات بنا بر اعلام واحدهای آموزشی است.
ب – “احتمال و امکان واگذاری بخش های تخصصی تصمیم ساز در فرآیند آموزش بر اساس توصیه های جناحی به افراد دارای گرایشات جناحی و دخالتِ گرایشات شخصی یا جناحی این افراد در فرآیند کاملا تخصصی آموزش.”
در حقیقت نخستین ، مهم ترین و اصلی ترین مرحله در آسیب شناسی افت تحصیلی ، شناسایی عوامل و سپس حل و یا کاهش معضل افت تحصیلی ، متعلق به نهادها و افراد تصمیم ساز و برنامه ریز است. به کارگیری افراد جناحی و دارای گرایش در نهادهای تصمیم ساز آموزشی تنها در شرایطی پذیرفتنی است که گرایشات فردی و گروهی خود را بر خط مشی قانونی دستگاه آموزشی ارجحیت نداده با تمکین به قانون در اجرای سند راهبردی آموزش تلاش نماید.
پ – “نقش تخریبی برخی اولیاء در روند فرآیند یادگیری فرزند خود بعنوان فراگیر.”
این عامل ، شامل زیرشاخه هایی از جمله اختلافات خانوادگی ، مشکلات اقتصادی خانواده و … می باشد. این عامل یکی از گسترده ترین عوامل موثر در اُفت تحصیلی دانش آموزان است.
ت – “روزمرگیِ کاری مدرسان و عدم بهره وری از روش های متنوع یا جدید آموزشی.”
روزمرگی آفتی جدی در فرآیند آموزش است. پروسه آموزش در صورتی فرآیندی موفق خواهد بود که ریشه در علاقمندی آموزش دهنده و آموزش گیرنده داشته باشد. نباید از یاد برد تنوع ، نوآوری و استفاده از تکنولوژی روز آموزشی یکی از عوامل ایجاد علاقمندی به فرآیند آموزش در آموزش دهنده و فراگیر است. باید دانست نگاه روتین به آموزش و عدم ایجاد تنوع در روش های آموزشی توسط آموزش دهنده نقش ویرانگری در فرآیند یادگیری فراگیر بجا خواهد گذاشت.
ث – “عدم درک صحیح فراگیر از دلیل آموزش و هدف غائی آن.”
این مؤلفه با توجه به سن فراگیر و با توجه به روانشناسی رشد انجام می گردد. در یک سیستم آموزشی موفق در نخستین مراحل آموزش باید دلیل و هدف از آموزش را به زبان ساده به فراگیر آموخت و با بالا رفتن سن فراگیر و با در نظر گرفتن اصول روانشناسی رشد ، هدف از آموزش را مقتضی با قدرت یادگیری فراگیر برای او تکرار و یادآوری کرد. فراگیر باید بداند چرا می آموزد و چرا رنج آموختن را با همه شرایط جانبی آن به جان می خرد.
ج – “وجود شرایط محیطی مخرب در فرآیند آموزش.”
این عوامل می توانند مانند دمای نامناسب محیط ، روشنایی و نور ناکافی ، نویز و صداهای مزاحم ، عدم وجود تجهیزات رفاهی متناسب با تعداد فراگیران و … باشند.
چ – “تغذیه نامناسب فراگیران در خانه و محیط آموزشی.”
عدم توجه اولیاء در خانه و مربیان در آموزشگاه به تغذیه دانش آموزان و بی اطلاعی از نقش مواد معدنی ، ویتامین ها و … در فرآیند یادگیری یکی دیگر از عوامل اصلی در بروز پدیده نامطلوب اُفت تحصیلی در فراگیران است.