در دیاری
که میخ تابوت داد را
آزادانه می کوبند
و جولانگاه خاک
تشییع چوبه ی دار درختانست .
و آنجا در آمد نجارش
ساختن تابوت آزادی است
و زنده و مرده
همه
به نان تابوتند.
من
در آغوش بی کین عقرب و
مورچگان بیکار درگور
عاشقانه ولوو گشته
تا دلی سیر
ازغسل لاشه ی آزادی ام
در آورند…
شعر / زنده و مرده همه به نان تابوتند
در دیاریکه میخ تابوت داد راآزادانه می کوبندو جولانگاه خاکتشییع چوبه ی دار درختانست .و آنجا در آمد نجارشساختن تابوت آزادی استو زنده و مردههمهبه نان تابوتند.مندر آغوش بی کین عقرب ومورچگان بیکار درگورعاشقانه ولوو گشتهتا دلی سیرازغسل لاشه ی آزادی امدر آورند…
- نویسنده : تقی جهانبخشی