سال ها پشت سر هم می گذرد و تک به تک شهرهای خوزستان نه تنها از منظر توسعه عمرانی بهبود چندانی به خود نمی بینند بلکه شاخص های زندگی و معیشت مردم نیز در این استان پهناور و زر خیز هر روز بدتر از روز قبل می شود چنان که با یک بررسی میدانی فقر و فلاکت در مناطق زیادی از خوزستان به وضوح مشاهده می شود .
سرزمینی که سال های سال فارغ از منابع عظیم نفتی و گازی آن را به نام جلگه خوزستان و قطب کشاورزی می شناختند این روزها هیچ رنگ و بویی از یک سرزمین ثروتمند را نمایش نمی دهد تا جایی که بسیاری از ساکنان بومی آن که دستشان از این همه ثروت کوتاه است ناچار به مهاجرت از خوزستان می شوند ، اما از سویی دیگر البته که خوزستان برای بسیاری از مدیران پروازی و مسئولینی که به قول عبدالحسین مقتدایی استاندار اسبق خوزستان (پدرخواندههایی که به صورت اژدهای اقتصادی بر گنجهای خوزستان چنبره زدهاند) سرزمین خوبی برای ثروت اندوزی است.
این که در سالیان اخیر غیربومی های فراوانی بر مناصب بالادستی خوزستان تکیه زده و هیچ گونه تغییری ایجاد نکرده اند را می توان دلیلی مهم در عقب ماندگی توسعه و رفاه در خوزستان دانست چرا که نگاه دولت و صاحبان زر و زور در پایتخت به استان خوزستان به عنوان مزرعه ای برای جمع کردن ثروت های هنگفت گاز و نفت و برق و … است و هر چه تا امروز دولت ها و رئسای جمهور و وزرا از برنامه های ویژه برای خوزستان سخن رانده اند صرفا شعارهایی بیش نبوده و نیست .
اگر ذره ای از آن همه ثروت حاصله از منابع سرمایه ای عظیم که از وجود نفت و گاز فراوان ، پتروشیمی های متعدد ، سد های بزرگ ، کشاورزی گسترده و …در استان وجود دارد صرف خوزستان می شد بدون شک وضعیت بهتری را می شد برای مردم این منطقه متصور بود .
حال با همه تاکیدات دولت بر تعیین استاندار ویژه برای خوزستان مردم این استان می بینند هیچ گونه تغییری حاصل نشده است و حضور استاندار جدید هم چندان آن ها را به تغییرات امیدوار نمی کند چرا که استانداران قبلی که بعضا بومی خوزستان هم بودند دستشان از ثروت های موجود کوتاه بوده چه رسد به استاندار جدید که غیربومی است.
نگاه نامناسبی که از مرکز به خوزستان است نگاهی ابزاری است برای حصول ثروت های آن جهت تزریق به صاحبان نفوذ در سایر استان ها و البته پایتخت و نه نگاهی است که مشکلات مردم را ببیند و برای آن ها برنامه و اعتبار مناسب تخصیص و البته مسئول قوی بگمارد .
طرح های ناتمام و فراوان عمرانی در استان خوزستان گواه این مدعاست که در دولت های گذشته اعتبارات و توجهات ویژه وزرا و مسئولان به هر کسی که نفوذ بیشتری داشته است بوده و نیازهای استان ها و شهرها چندان مورد توجه قرار نگرفته است به طوری که شهرهای مناطق بختیاری نشین مانند لالی ، اندیکا ، هفتکل ، مسجدسلیمان و … که دهه هاست برچسب مناطق محروم را بر پیشانی خود دارند از کمترین توجه دولت برخوردار نبوده است .
وقتی دو طرح کشاورزی در لالی بیش از ۲۰ سال روی زمین می مانند اما میلیاردها تومان سرمایه بیت المال به هدر رفته است یعنی در این میان افرادی هستند که به جای خدمت به دنبال ثروت اندوزی بوده به نحوی که این روزها دارایی آن ها سر به فلک می کشد و دستگاه های نظارتی هم …
یا چندین سال پیش که استاندار خوزستان از چهار خطه شدن جاده لالی به مسجدسلیمان سخن گفت کمی مردم امیدوار شدند اما با گذشت سال های سال نه تنها تغییری در این جاده رخ نداد بلکه انسان های بی گناه بسیاری به دلیل مشکلات جاده و تردد فراوان وسایل نقلیه به سمت شرکت پتروشیمی جان خود را از دست داده اند .
همین وعده های بیهوده و سرخرمن خیلی از مسئولان باعث شکافی شده که دیگر سخن آن ها برای مردم نه تنها امیدواری نمی آورد بلکه مانند همه وعده های قبلی هیچ گونه اعتماد و اعتقادی هم از سوی مردم به آن گفته ها وجود ندارد .
کلام آخری که از ابتدای سخن هم معلوم و تکراری بود همین است تا زمانی که دولت با تخصیص سهم و حق استان در سرمایه های ملی و با انتصاب نیروهای دلسوز و مقتدر بومی اقدامی محکم به عمل نیاورد خوزستان روی خوش به خود نمی بیند و جز نارضایتی های مردمی از این رهگذر چیزی عاید دولت به ظاهر مردمی نمی شود .